از خانه كه خارج شدم، سر كوچه، سگ ولگردي ديدم كه ايستاده بود و سر در كتاب كهنهاي فرو برده بود كه كنار آشغالها افتاده بود. رفتم جلو و ديدم يك كتاب ديني مقطع راهنمايي ست كه سگ با دقت دارد مطالبش را مطالعه ميكند. همان موقع همسايهها و عابران را صدا كردم توجهشان را به سگ ولگرد جلب كردم. همه شگفت زده شده بودند. سگ بعضي وقتها كتاب را بو ميكشيد ولي بعد به خواندن ادامه ميداد. من كه نمي توانستم جلوي اشكهايم را بگيرم؛ سگ به كتاب علاقه نشان ميداد! داشت مطالب كتاب را ميخواند. همه از اعتقاد و اين حرفها ميگفتند. هر چه تلاش كرديم با يك خبرنگار تماس بگيريم نتوانستيم. اما مهم نيست، همه حتم داشتند در آيندهاي نزديك اين سگ را در يكي از كشورهاي اروپايي و اصلي صادركننده [...] ببينند كه به جاي گرفتن پاچه ديگران تئوريهاي ديني از خودش "در وكنه".*
* "در وكنه" اصطلاحي بررهاي است. منظور همان صادر كردن است.
* "در وكنه" اصطلاحي بررهاي است. منظور همان صادر كردن است.