Monday, January 16, 2006

پرستو دوكوهكي: مشکلی ندارم که شخصی باشد. هراسی بزرگ دارم. راستش را بگويم دلم تاپ‌وتوپ می‌کند: جنگ و بدبختی را نزديک می‌بينم. حالم خوش نيست. چطور خوش باشد؟ نمی‌توانم چيزی بنويسم.
دل‌زده‌ام از اين بحث‌های اخير در وبلاگستان. خيلی هم دل‌زده‌ام. من و آن يکی و آن ديگری اگر سواد و علمش را نداريم، اگر فضای بحث نداريم، اگر خط‌های قرمز برايمان شده‌اند اتوبان‌های قرمز، تو و آن يکی و آن ديگری چرا نمی‌نويسيد از اين بلايی که دارد نصيبمان می‌شود.
همين امروز، رئيس-رؤسای دنيا جلسه دارند، همين امروز تکليفمان را می‌خواهند روشن کنند و ما اين‌جا نشسته‌ايم و نمی‌دانم در کدام امنيت ساختگی داريم زبان هم را می‌جوريم!
دل‌زده‌ام.