فكر ميكنم مسئول پرونده ترور قاضي مقدس شب قبل از تكميل اوليه پرونده، فيلم "شعله" را ديده است. او پرونده را چنين شرح ميدهد:
ابتدا ضارب قاضي مقدس -توسط مقدس- به جرم حمل اسلحه به پنج سال زندان محكوم ميشود. سپس او در دادگاه قاضي مقدس را تهديد ميكند كه در صورت آزادي او را ميكشد. بعد از مدتها كه ضارب در حبس ميماند، با تلاش هم سلولياش تونلي را حفر ميكنند و او موفق ميشود از طريق اين تونل از زندان فرار كند. بعد از فرار مدتها رفت و آمد قاضي مقدس را تحت نظر ميگيرد و روبروي مجتمع ارشاد (منكرات وزرا) او را با شليك گلولهاي از پاي در ميآورد.
سناريوي جالبيست نه! اگر من كارگردان بودم حتما از اين پرونده فيلمي ميساختم و اسمش را هم ميگذاشتم "شعلهي فرار بزرگ" چون هم حفر تونل دارد مثل فيلم "فرار بزرگ" و هم انتقام همانند فيلم "شعله". اسم ضارب را هم ميگذاشتم "جبارسين ديگر".
باور كنيد قضاوت در دستگاه قضايي به همين طنزها افتاده است. اينها فكر ميكنند مردم به كمال بيشعورند و نميفهمند؛ جالب اينجاست كه نميدانند، مردم هم همين فكر را درباره شان ميكنند و ميفهمند كه آقايان چه ميكنند.
ابتدا ضارب قاضي مقدس -توسط مقدس- به جرم حمل اسلحه به پنج سال زندان محكوم ميشود. سپس او در دادگاه قاضي مقدس را تهديد ميكند كه در صورت آزادي او را ميكشد. بعد از مدتها كه ضارب در حبس ميماند، با تلاش هم سلولياش تونلي را حفر ميكنند و او موفق ميشود از طريق اين تونل از زندان فرار كند. بعد از فرار مدتها رفت و آمد قاضي مقدس را تحت نظر ميگيرد و روبروي مجتمع ارشاد (منكرات وزرا) او را با شليك گلولهاي از پاي در ميآورد.
سناريوي جالبيست نه! اگر من كارگردان بودم حتما از اين پرونده فيلمي ميساختم و اسمش را هم ميگذاشتم "شعلهي فرار بزرگ" چون هم حفر تونل دارد مثل فيلم "فرار بزرگ" و هم انتقام همانند فيلم "شعله". اسم ضارب را هم ميگذاشتم "جبارسين ديگر".
باور كنيد قضاوت در دستگاه قضايي به همين طنزها افتاده است. اينها فكر ميكنند مردم به كمال بيشعورند و نميفهمند؛ جالب اينجاست كه نميدانند، مردم هم همين فكر را درباره شان ميكنند و ميفهمند كه آقايان چه ميكنند.
پينوشت:
"جبارسين ديگر" هم براي عنوان فيلم بد نيست. نه؟!