Friday, November 18, 2005

غول چراغ قهرمان شد

وقتي رضا‌زاده وزنه دويست و پنجاه كيلويي را بالاي سر مي‌برد و قهرمان جهان مي‌شود، من او را "غول" مي نامم. چه كسي مي تواند اين وزنه سنگين را بالاي سر ببرد؟ تا به حال كسي جز رضا‌زاده نتوانسته است.
اما چرا به او مي گويم غول چراغ؟! چونكه وقتي بالاي سكو رفت و مدالش را دريافت كرد، عكس صاحب خود را بالا برد. اين كار رضا‌زاده در هيچ ميدان ورزشي تكرار نمي‌شود. نمي‌دانم چرا چنين كاري كرد. هيچ توجيهي برايش نمي‌توان آورد جز اينكه بگويم او مثل غول چراغ دستور گرفته تا عكس صاحبش را بالا ببرد وگرنه كه تمام ورزشكاران در مسابقات جهاني مشخص است كه از كشوري مي آيند و نماينده كشوري و مردمي هستند كه دولتي و دولتمردي دارند.
رضازاده با اين كارهايش تنها يك لحظه تحسين مي شود. همان لحظه‌اي كه وزنه را بالا مي‌برد. در ادامه تنها فحش مي‌خورد. مثل يك غول نفهم كه اراده‌اي از خود ندارد و منتظر دستور است كه هر كاري به او محول كردند، به نحو احسن انجام دهد.
ورزشكار نه تنها بايد بدن را تربيت كند، بلكه لازم است كه سلول‌هاي خاكستري خود را هم ورزيده كند. در غير اينصورت جز غولي پرقدرت، نام ديگر نمي‌گيرد. به راستي اگر رضازاده عكس رهبري را بالا نمي برد چه اتفاقي مي‌افتاد؟ جهان متوجه نمي‌شد كه رهبر ايران خامنه‌اي است؟ نكند رضازاده مي‌خواست به جهان بفهماند كه رهبر جمهوري اسلامي بسيار محبوب ملت و ورزشكارانش است؟ نكند ايشان پيامي داشت با چنين كاري كه به دولت‌هاي غرب بفهماند كه نارضايتي مردم ايران از حكومت توهمي بيش نيست؟ نمي‌توانم به طور مشخص بگويم منظور رضازاده از اين كار كداميك بود، اما هر منظوري كه داشت، نشان داد كه غول چراغ است؛ غول چراغ رهبري.