ببينم اگر حسين درخشان وبلاگ ننويسد چطور ميشود؟ آناني كه او را به باد انتقاد و مسخره گرفتهاند فرض كنند كه درخشان تصميم گرفت از فردا در وبلاگش ديگر چيزي ننويسد. خب چه تاثيري به حال شما دارد؟! دارد يا ندارد؟ جواب بدهيد ديگر. خب معلوم است كه ندارد. اگر من از طرز فكر و برخوردش خوشم نميآيد اصلا به وبلاگش سر نميزنم. حالا آقايي كه خود را علامه ميداني! راهحلش تنها كليك نكردن است. فقط يك كليك آن هم روي لينك وبلاگ درخشان. مطالبش را نخوان؛ آقاجان نخوان!
من دليل حمله عدهاي از وبلاگنويسان به حسين درخشان را تنها از روي حقد و كينه ميدانم و حسادت؛ مثلا آنجا كه ميگويند اين بنده خدا احمق است و يا عقل درستي ندارد و از اين دست مزخرفات.
به هيچ عنوان قصد ايفاي نقش وكيل درخشان را ندارم اما پافشاري عدهاي آدم عقدهاي را براي از دور خارج كردن حسين درخشان از دنياي مجازي را هم نميپسندم. وقتي مينشيني پاي وبلاگ همين علامهها و مطالبشان را در باب محكوميت تروريسم ميخواني، لذت ميبري اما در عمل ميبينيم كه طرف نه تنها به حرفهايش كمترين اعتقادي ندارد بلكه از تروريستهاي قهار شخصيت هم ميباشد.
براي من حذف ديگران در هرشكلش ترور معني ميشود. اگر تروريسم را محكوم كني و از طرفي ديگر آن قدر همنوعات را ترور شخصيت كني كه او به انزوا كشيده شود، خود از صد طالبان بدتري. با تو هستم! آره با تو هستم تروريست بي شرف؛ از بنلادن هم كثيفتري!
من دليل حمله عدهاي از وبلاگنويسان به حسين درخشان را تنها از روي حقد و كينه ميدانم و حسادت؛ مثلا آنجا كه ميگويند اين بنده خدا احمق است و يا عقل درستي ندارد و از اين دست مزخرفات.
به هيچ عنوان قصد ايفاي نقش وكيل درخشان را ندارم اما پافشاري عدهاي آدم عقدهاي را براي از دور خارج كردن حسين درخشان از دنياي مجازي را هم نميپسندم. وقتي مينشيني پاي وبلاگ همين علامهها و مطالبشان را در باب محكوميت تروريسم ميخواني، لذت ميبري اما در عمل ميبينيم كه طرف نه تنها به حرفهايش كمترين اعتقادي ندارد بلكه از تروريستهاي قهار شخصيت هم ميباشد.
براي من حذف ديگران در هرشكلش ترور معني ميشود. اگر تروريسم را محكوم كني و از طرفي ديگر آن قدر همنوعات را ترور شخصيت كني كه او به انزوا كشيده شود، خود از صد طالبان بدتري. با تو هستم! آره با تو هستم تروريست بي شرف؛ از بنلادن هم كثيفتري!