Monday, January 09, 2006

ول كرده‌ايم به امان خدا


اهل توطئه بافتن نيستم. تا مسئله‌اي ثابت نشود نمي‌توان درباره‌اش صد در صد قضاوت كرد. اما فكر مي‌كنم اين سقوط هم مثل سقوط هواپيماي حامل خبرنگاران براثر سهل‌انگاري و اهمال‌كاري اتفاق افتاده است. در مملكت ما هيچ كس در كار خود نيست يا اگر هم هست حواسش نيست. زمان مفيد كاري ايراني‌ها در روز خيلي پائين است. هشت ساعت طبق قانون كار مي‌كنند اما شايد زمان مفيد كارشان به يك ساعت هم نرسد. اين‌ها را گفتم چونكه اين سقوط را هم بر اثر كم كاري مهندسان تكنسين پرواز مي‌دانم. خلبان در آخرين مكالمه‌اش با برج مراقبت گفته كه موتورهايش از كار افتاده است. خب چرا چنين مي شود؟ چرا از قبل عيب و ايراد موتورها گرفته نمي شود؟
مقامات ايران كه تقصير اصلي را گردن دولت امريكا انداختند كه تحريم‌ها را عليه ايران برنمي‌دارد اما من معتقد هستم كه از مديريت كلان گرفته تا مديريت شهري‌مان همه ايراد دارد. تماما از روي كم كاري و بي‌مسئوليتي ست.
نمي‌دانم كه در كدام وبلاگ خواندم كه خلباني براي صاحب وبلاگ نامه‌اي نوشته بود درباره مشكلات مالي خلبانان و خدمه پرواز. خب آن تكنسيني كه به قول آن خلبان كار دوم دارد و شب دير و خسته به خانه مي‌رسد، چگونه مي‌تواند مسئوليت كنترل سيستم‌هاي هواپيما را به نحو احسن داشته باشد يا آن خلبان كه شب‌ها راننده تاكسي است چگونه مي‌خواهد پرواز خوبي داشته باشد.
به اعتقاد من بسياري از مشكلات كشور از سر بي‌مسئوليتي و اهمال كاري‌ست. در تمام رده‌ها؛ از مديريت گرفته تا يك تكنسين پرواز و حتي يك كارگر ساده شهرداري.
بيشتر ما ايراني‌ها همانند رئيس جمهورمان همه چي را به امان خدا ول كرده‌ايم.