دیروز رفت. یکی از انگلان مطبوعات از روزنامه اخراج شد. کسی که مغزش فرمان صادر نمی کرد و از آلت اش بیشتر فرمان می برد. او بهترین خبرنگارانمان را فقط به خاطر عدم تمکین و یا نوچه نشدن شان از روزنامه بیرون انداخت. یعنی کاری کرد که خودشان ترک کار کنند. خبرنگار کم سوادی بود که یک شبه دبیر تحریریه شده بود و دانش اش از زیردستانش کم تر بود. بدبختانه نمی توانم معرفی اش کنم و فعلا باید سکوت کرد تا موقع اش.
هم من و هم تمامی همکاران بسیار شادمانیم از این تصمیم مدیریت و امید داریم با تدبیر و درس گرفتن از اشتباهات گذشته، دبیر جدید انتخاب شود.
روزهای کاری خوبی برای آینده مان می بینم.
هم من و هم تمامی همکاران بسیار شادمانیم از این تصمیم مدیریت و امید داریم با تدبیر و درس گرفتن از اشتباهات گذشته، دبیر جدید انتخاب شود.
روزهای کاری خوبی برای آینده مان می بینم.
-پينوشت:
چند نفري كه نوچه بودند و دنبالهرو دبير تحريريه اخراجي، شروع كردهاند سم پاشي عليه روزنامه. آنها به خيال خودشان روزنامه را تهديد كرده اند و گفته اند كه حرفهايي دارند كه روزي مطرح خواهند كرد. خيلي مايلم زودتر خاطراتشان را از روزنامه بخوانم. آنوقت است كه با اسم رسوايشان كنم.
چند نفري كه نوچه بودند و دنبالهرو دبير تحريريه اخراجي، شروع كردهاند سم پاشي عليه روزنامه. آنها به خيال خودشان روزنامه را تهديد كرده اند و گفته اند كه حرفهايي دارند كه روزي مطرح خواهند كرد. خيلي مايلم زودتر خاطراتشان را از روزنامه بخوانم. آنوقت است كه با اسم رسوايشان كنم.